هفته 31 و انتخاب اسم
خدایاااااا نمی دونم چطور باید بابت اینهمه نعمت و لطفی که داری ازت تشکر کنم. با هر حرکت پسرم تورو نزدیکتر به خودم میبینم و به عظمت و بزرگیت بیشتر پی میبرم. با همه سختیهایی که دارم اما از خوشحالی شاید روزی 1000 بار میگم " پروردگارا شکرت "
و اما برسیم به این شازده پسر بلااااااااااا
الهی که مامان فدای اون دست و پای کوشولوت بره که وقتی تکون میخوری یه استخون کوشولو معلوم میشه و دل مامانی پر میکشه به آسموناااا... هر بار که پای نازتو حس میکنم کلی میخندم و به بابایی میگم عاااااااااااااشق این استخونشم
این چند روزه نمی دونم چی شده و چقدر بزرگ شدی که مامانی یهو سنگین شده و سخت جابجا میشه. زورت هم که ماشالله زیاد شده و با هر لگدت دیگه منو از خواب بیدار میکنی... تا به سمت راست برمیگردم که بخوابم محکم لگد میزنی تا دوباره برگردم به سمت چپ!!! خداااااااااا برسون اون روزی رو که عزیزترینمو در آغوش بگیرم
بهترین خبر هم اینه که چند وقته که اسمت تصویب شد و همه دیگه پسرمو با اسم صدا میکنن. قرار بود از بین اسامی زیر یکی رو انتخاب کنیم:
آرشام : جوانمرد و نیرومند
رایان : رهبر و راهنما
آرشا : مقدس و تقدیس شده
و بعد از کلی مذاکرات اسمتو گذاشتیم " آرشا"
امیدوارم که نامدار باشی پسرکم