سیسمونی قند عسلم
قلمبه مامانی بالاخره اتاقت آماده شد البته یه هفته ای میشه که آمادس اما تا جشن بگیریم و من فرصت کنم عکس بگیرم یه کمی طول کشید...
اول از همه از مامان و بابای خودم کلی تشکر میکنم که خیلی زحمت کشیدن و میکشن. بابا جون هر هفته مامانی و قملبه شو میبره دکتر و پایین بیمارستان 1-2 ساعت صبر میکنه تا ما برگردیم البته بابا احمد طفلی خیلی دوست داره خودش مارو ببره اما کارش سخته آخه پسملم
تشکر بعدی و مخصوص از بابا احمد که برای پسملش کادوشو گررررررررررررفت اونم یه وان یکاد خیلی خیلی خوشمله که کسی گل پسرمونو چشم نزنه (الهی)
حالا بریم سر عکسا....
این اسمته که خاله الناز زحمت کشیده برات با کلی عشق درستیده (خاله جوووووووونم دست گلت درد نکنه)
بقیه عکسارو بی زحمت تو ادامه مطلب ببینید...
بادی های آستین بلند و آستین حلقه ای
بادی های آستین کوتاه
شلوارای جیگرررررررررررم
سرهمی ها و بلوز شلوارها
پیش بندها
پاپوش ها و کفش های پا کوچولوی مامان
جورابا و دستکش
کلاه ها و شال گردن
داخل کمد
وان حموم
پتو اسپانیایی
پتوهای دورپیچ
تشک تعویض و حوله های خشک کن و حوله های حموم
ظروف غذاخوری
یه سری وسایل ریزه میزه!!!(شیشه شیر و شیشه شور و پستونک و زنجیر پستونک و اسفنج حمام و دماسنج و ست ناخنگیر و دندونی)
ست بهداشتی حمام
ویترین
فرش
دیوار اتاق
تشک بازی
تاب برقی
لوستر
پرده
تخت
روتختی
لحاف و تشک دم دستی
گهواره
کریر
کالسکه و ساک وسایل
اینم از سطل زباله که عمه مهسا رحمتشو کشیده (مرسی عمه جوووووون)