هفته 20
بالاخره رسیدیم به هفته 20 ... خدایااااااااا شکررررت
نصف راه رو به لطف خدا پشت سر گذاشتیم و بی صبرانه منتظر ورود این فرشته آسمونی به جمع گرم دو نفرمون هستیم (اشالله). این روزا گاهی حرکاتت رو خیلی واضح حس میکنم حتی چند روز پیش اینقدر محکم ضربه میزدی که برای اولین بار بابا احمد هم حسشون کرد و کلی شیمک مامانی رو بوسید
اما همیشه هم اینطوری نیست و بیشتر وقتا فسقلی مامانشو میذاره تو دلهره و تکون زیادی نمی خوره یا حداقل من زیاد حس نمی کنم. تو اینجور لحظه ها هیشه خودم و شاخه نباتمو به خدا میسپرم و توکل میکنم به خودش
فردااااااااااااااااااا قراره بریم برای سونو که بالاخره رونمایی کنیم ببینیم جیگر طلای ما جنسیتش چیه. البته مامانی خودت میدونی که هر چی باشی بیشتر از هر چیزی تو دنیا دوست داریم و برامون هیچ فرقی نداره. خلاصه که دل تو دلم نیست فردا برم شاخه نباتمو ببینم
خدایااااااا از تو تواناتر نمی شناسم... زندگیمو دست خودت سپردم مراقبش باش