آرشا از دیوار راست هم بالا میره!!!

ورووجک آتیش پاره شیرینه من

9 ماهه شدی و ....

اگه بدونی چه بلایی شدی!!!!! اوووووووووووه... قبلنا شنیده بودم که میگن فلانی بچش از دیواره راست بالا میره اما میگفتم حرفه! اما حالا میبینم نخیررررر حقیقته. از اونجایی که شما به سرعتع نور از همه جا میکشی بالا در صدد جمع کردن همه وسایل خونه براومدیم که ناگه دیدیم بلههه آقا آرشا حتی نیاز به چیزی برای بلند شدن هم نداره از دیوار راست میگیره و بلند میشه!! و البته بعدش در همون ناحیه گیر می افته و جیغ سر میده!

حرفایی که آرشا بلده بگه:

ماما

بابا (هر وقت عشقش بکشه)

دد

آب

هام هام

به به ( گه گاه)

نه (زمانی که عصبانی بشه)

و البته دعوا کردنه بقیه وقتی کفرشو دربیارن!

بای بای میکنه موقع بیرون رفتن

بوس کردن هم بلده اما فقط مامان و خرس تختشو خالا اینا چه شباهتی دارن نمی دونم! اما فدای اون محبتت بشم که مامانو با لبای نازت میبوسی

ولی با همه این شیطنتها:

مامان عاشقته و به خودش میباله. میدونی چرا؟

چون وقتی خسته ای و چشمای نازتو میمالی فقط و فقط تو بغل مامان میخوابی

چون وقتی میذارمت تو روروئک زودی حوصلت سر میره و میگی ماما و دستای کوچولوتو میاری بالا که بغلت کنم منم همه کارامو ول میکنم و بغلت میکنم

چون وقتی تو آشپزخونه دارم کار میکنم و ظرف میشورم میای و از پاهای من میگیری و بلند میشی و هی میگی ماما ماما و من همه ظرفا رو تو سینک ول میکنم به امون خدا و میام باهات بازی میکنم

چون وقتی گرسنته همچین دنبال مامان میگردی که همه دیگه میفهمن شما شیر میخوای و بعدش... آآآآآآآآآآخ که میخوام همون لحظه رو برای همیشه نگه دارم که میای تو بغلم و پاهاتو دائما این ور اون ور پرت میکنی و با کلی بازی شیر میخوری

چون وقتی میخوری زمین و با سوز و از ته دل گریه میکنی بدو بدو میای بغل من و وقتی میبوسمت و نوازشت میکنم آرووم میشی و دوباره!! و اون جاس که من همچین احساس غرور میکنم که نهایت نداره

چون... چون... چون..........

خدایا دستای مهربون و پشت محکم همسرم و نگاه معصوم و پاک پسرم رو از من دریغ نکن هرگز چون من جونم به جون اینها بنده