آرشا آرشا ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

یه نظر قابل تامل

1392/1/31 16:39
نویسنده : مامان آرشا
187 بازدید
اشتراک گذاری

امروز وقتی داشتم نظرات وبلاگ رو می خوندم ، دیدم آقایی بسیار محترمانه برام یه نظر بسیار تامل برانگیز گذاشتن! بابای یسری جان...

نوشته بودن که متن "واقعیت دارد" رو خوندن و به نظرشون من خیلی اغراق کردم در توصیف مادران و وضعیت رو اسف بار نوشتم!!

نوشتن که اونها بعد از بچه دار شدن نظم بیشتری پیدا کردن!!!!!!!!!! تعجب و اینکه بچه رو دلیل شلختگی نمیدونن و باعث انظباط میدونن

این نظر منو خیلی به فکر فرو برد... و در نهایت فقط به یک جواب با خودم رسیدم که امیدوارم دوباره ایشون بیان و وبلاگ رو بخونن و نظرشونو بگن

مادران عطر نمیزنن چون همیشه نگران آلرژی توی بچه هاشون هستن

مادران ناخن بلند نمیکنن چون همیشه نگران پوست لطیف بچه هاشون هستن

مادران تا اونجا که میشه کمتر آرایشگاه میرن چون طاقت دوری از بچه هاشونو ندارن

شلوار مادران بیشتر کثیف میشه چون درد رو تحمل میکنن و نه نکن نمیگن به بچشون

مادران از روی دلواپسی هنگام بیرون رفتن یه کمد وسیله میبرن چون طاقت سختی کشیدن بچه هاشونو ندارن

کسی که مادر نشده با دیدن این وضعیت اولین چیزی که به ذهنش میرسه شلختگیه! اما این ساده لوحانه ترین طرز فکره!

حالا اگر اسم این شرایطو اسف بار میذارید من اوضاعم از همه اسف بار تره!!!!!

اگر شما با اومدن بچه این اتفاقات براتون نیفتاده ( که من مطمئنم نظر همسرتون این نیست) خیلییییییییی روش فکر کنید چون قاعدتا باید این وضع اسف بار پیش بیاد!!!

زندگی بعد از بچه دار شدن بااااااااااااید از نظم بیفته اگر نیفته عجیبه!!!!!! مگه میشه من مادر وقتی بچم منو صدا میزنه که قایم شدم بدو بیا منو پیدا کن، ظرفها رو توی سینک رها نکنم و پرواز نکنم برای پیدا کردنش؟؟؟ مگه میشه بچمو با ریختن همه وسایلش و به هم ریختن خونه و ذوق کردن از کوبیدن اونها به هم ملامت کنم و خونه رو مرتب کنم؟؟؟ من عااااااشق خونه بی نظم با صدای خنده پسرم هستم... من عاشق آشپرخونه داااااغون و سینک پر از ظرف ولی دنبال بازی کودکانه خودم با پسرم هستم... من عاشق اینم که دو ماه وقت نکرده باشم برم آرایشگاه اما روزی 3 ساعت قل قل بازی کنیم و هر ساعت پسرم خودشو تو آغوش من رها کنه

من عاشق خیلی چیزام که برای کسی که مادر نیست اسف باره!

اما هر چی که هست من ندیدم مادری رو که از بودن در این شرایط ناراحت باشه... ندیدم پدری رو که همسرشو ملامت کنه برای اینهمه مادر بودن!

بابای یسری جان ، ممنون از نظرتون اما حرفاتون برای من مادر قابل درک نبود

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

بابای یسری جان
1 اردیبهشت 92 9:23
با سلام و احترام تبریک می گویم به شما که به نظر مخاطبان احترام می گذارید و پاسخ آن را به بهترین وجه ممکن می دهید . اما نتوانستم که خودم را متقاعد کنم که ، (شاید ) حق با شما باشد . اعتراض من دقیقا به جایی بود که گفته بودید : اطرافیانی دیدم که بعد از مادر شدن ، شلوار کثیف و خاکی ، ناخنهای از ته ته گرفته شده ، روسری محکم به خرخره شان گره کج و کوله خورده ، دستشون یک ساک گل و گنده . خودتان قضاوت نمایید آیا این غیر از تصویری زشت از یک مادر مسلمان ایرانی است ؟! آیا همگان اینطور هستند ؟! و مطمئن هستم شما هم اینگونه نیستید و زیادی اغراق نموده اید . بله یک مادر شاید عطر نزند یا ناخنهایش کوتاه باشد ، اما نظافتش را ترک نمی کند ، لباس تمیزش را فراموش نمی کند ، نظم ظاهری خانه اش به انزوا نمی رود چون شوهرش اینطوری می خواهد ، چون جامعه اینچنین می طلبد . تعامل والدین می تواند ، این سالهای اولیه زندگی فرزند را مدیریت کند ، چه اشکالی دارد که من نوعی ( با هر پست و مقام اجتماعی ) که باشم به همسرم کمک کنم و ظرفها را بشویم و خانه را جارو کنم و لباس فرزندم را مرتب کنم تا مبادا به این وضعیت گرفتار شود . خواهر گرامی ؛ سئوالی دیگر که از شما دارم اینست که : یک خانم محترم برای ارایشگاه رفتن چقدر زمان می خواهد که نمی تواند دوری فرزندش را تحمل کند و یا این سئوال را پاسخ دهید چرا یک مادر بایستی درد را تحمل کند و لباس کثیف بپوشد تا فرزندش هر کاری که می خواهد بکند ؟! ( هرچند این مسئله که هر کاری را در هر شرایطی انجام دهد ، می تواند به تربیتش لطمه وارد کند ) علی ایحال با توجه به اینکه آرشا جان تنها 17 روز از یسری من بزرگتر است ، حدس زدن شرایط شما نمی تواند کار سختی باشد و تاکید می کنم کمی بزرگ نمایی کرده اید و عمق این روال طبیعی زندگی را در حد فاجعه نشان داده اید. کاش کمی واقع بینانه تر به قضیه نگاه کنید که با آمدن یک بچه آنقدرها هم نظم همه چیز بهم نمی ریزد ، و یا شاید هم بهم می ریزد و منی که دو روز در هفته در کنار خانواده ام نیستم با این قضیه آشنایی ندارم !! به هرترتیب برای تمامی پدران و مادران و همچنین شما آرزوی توفیق در پرورش فرزندان را دارم . یا علی – التماس دعا
غزاله
2 اردیبهشت 92 9:12
درک میشوی بانو امیدوارم آرشا عزیز همیشه سالم باشه و کنار مامان مهربونش باشه زیبا مینویسی بانو و پر از احساس
مامان ملینا
3 اردیبهشت 92 22:19
سلام مامان آرشا،به نظر من شرایط برای هر کسی متفاوت هست برای یکی چون تمام وقتش رو برای بچه اش می ذاره مسلما کمتر به کارهای خونه و خودش می رسه .اونایی که کمتر به بپه می رسن در واقع مساوی برقراره می شه گفت نظم بر قرار هستش.برای مادران خونه دار هم که هم باید کار کنن و همه بچه داری و شهر داری و خانه داری پس باید برنامه ریزی به قدری دقیق باشد که به همه برسی و کم نذاری .سعی هم بکن که آرشا جونم بهت زیاد وابسته نباشه و هر چیزی رو که می خواد سریع براش محیا نکنی که عادت می شه برای سالهای بعدش.دوستت دارم آرشا جونم .
مامان ملینا
3 اردیبهشت 92 22:20
به ما هم سر بزنید دیگه
مامان ملینا
10 اردیبهشت 92 19:20
مادر ای والاترین رویا ی عشق مادر ای دلوا پس فردای عشق مادر ای غمخوار بی همتا ی من اولین و آخرین معنای عشق روزت مبارک
مامان آرینا(خاله مریم)
16 اردیبهشت 92 1:19
ای خدا چه کرده ایت پسملی با مامانش!! قربونت بهار جون شرایط تو رو همه ما داریم . قابل درکه عزیزم بعضی ها فقط برای شعار دادن خوب آفریده شدن توی باطنشون وارد بشی می بینی یه حباب بیش نبوده!! افسوس